قاب زیبای پنجره اگر به خانه ی من امدی برای من ای مهربان چراغ بیاور و یک دریچه که از ان به ازدحام کوچه ی خوشبختی بنگرم...
| ||
|
قیصر امین پورمن از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم ؛ تو را دوست دارم
نه خطی ، نه خالی ! نه خواب و خیالی !
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه ی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم : تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد همآواز با ما :
تو را دوست دارم ، تو را دوست دارم . فروغ فرخزاد
همه میدانند همه میدانند که من و تو از آن روزنهء سرد عبوس باغ را دیدیم و از آن شاخهء بازیگر دور از دست سیب را چیدیم همه میترسند همه میترسند ، اما من وتو به چراغ و آب و آینه پیوستیم و نترسیدیم
............................
ادامه مطلب کیستی که من این گونه به اعتماد نام خود را با تو می گویم، کلید خانه ام را در دستت می گذارم، نان شادیهایم را با تو قسمت می کنم، به کنارت می نشینم و بر زانوی تو این چنین آرام به خواب می روم؟ کیستی که من این گونه به جد در دیار رویاهای خویش با تو درنگ می کنم؟ گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست مریم حیدر زاده کدامین نغمه نی می برد امشب مرا تا تو دلم تنگ است.....
دلم برای لحظه های با تو بودن تنگ است برای نگاه های مبهمت و برای لمس دستهای دور از دسترست
دلم تنگ است وقتی که دورترین فاصله ها کمترین فاصله از توست ..... گاه می اندیشم
چشمهای تو به من می بخشد ادامه مطلب مرگ من روزی فرا خواهد رسید
مرگ من روزی فرا خواهد رسید دیدگانم همچو دالانهای تار می خزند آرام روی دفترم خاک می خواند مرا هر دم به خویش بعد من ناگه به یکسو می روند در اتاق کوچکم پا می نهد میرهم از خویش و میمانم ز خویش میشتابند از پی هم بیشکیب لیک دیگر پیکر سرد مرا بعدها نام مرا باران و باد تو را به جای همه زنانی که نشناختهام دوست میدارم
جز تو، که مرا منعکس تواند کرد؟ من خود، خویشتن را بس اندک میبینم. تو را دوست میدارم برای خاطر فرزانگیت که از آن من نیست اثر پل الوار و ترجمه احمد شاملو
سپيده كه سر بزند در اين بيشه زار خزان زده شايد دوباره گلي برويد شبيه آنچه در بهار بوييده ايم پس به نام زندگي هرگز مگو هرگز.........
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |